شمیم وصل

گروه اینترنتی شمیم وصل

شمیم وصل

گروه اینترنتی شمیم وصل

بیا متفاوت باشیم

 

گروه اینترنتی شمیم وصل

گروه اینترنتی شمیم وصل

سلام و درود خدا بر رسول مکرم اسلام حضرت محمد (ص) و اهل بیت پاک و مطهرش

گروه اینترنتی شمیم وصل

گروه اینترنتی شمیم وصل

قیاس

گروه اینترنتی شمیم وصل

مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست میکرد و او آنرا به تنها بقالى روستا مى فروخت. آن زن روستایی کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت و همسرش در ازای فروش آنها مایحتاج خانه را از همان بقالی مى خرید.  روزى مرد بقال به وزن کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.  هنگامى که آنها را وزن کرد، دید که اندازه همه کره ها ۹۰۰ گرم است.  او از مرد فقیر بسیار عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره ها را به عنوان یک کیلویی به من مى فروختى در حالى که وزن آنها ۹۰۰ گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: راستش ما ترازویی نداریم که کره ها رو وزن کنیم ولی یک کیلو شکر قبلا از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار دادیم .
 

یقین داشته باش که با مقیاس خودت برای تو اندازه مى گیرند.
 

گروه اینترنتی شمیم وصل

بیا متفاوت باشیم...

گروه اینترنتی شمیم وصل

همسفر!
در این راه طولانی که ما بی‌خبریم
و چون باد می‌گذرد
بگذار خرده اختلاف‌هایمان با هم باقی بماند
خواهش می‌کنم! مخواه که یکی شویم، مطلقا
مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم
و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد
مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم
یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را
و یک شیوه نگاه کردن را
مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقه‌مان یکی و رویاهامان یکی.
هم‌سفر بودن و هم‌هدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست.و شبیه شدن دال بر کمال نیست، بلکه دلیل توقف است
عزیز من!
دو نفر که عاشق‌اند و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است،
واجب نیست که هردو صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی قله علم کوه،
رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند.
اگر چنین حالتی پیش بیاید، باید گفت که
یا عاشق زائد است یا معشوق و یکی کافیاست.
عشق، از خودخواهی‌ها و خودپرستی‌ها گذشتن است اما،
این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست .
من از عشق زمینی حرف می‌زنم که ارزش آن در «حضور» است نه
در محو و نابود شدن یکی در دیگری.

 گروه اینترنتی شمیم وصل

تربیت

گروه اینترنتی شمیم وصل

 

گروه اینترنتی شمیم وصل

گروه اینترنتی شمیم وصل

حجم فایل : 26 مگابایت

 

دانلود

 

گروه اینترنتی شمیم وصل

 
 
   

 

گروه اینترنتی شمیم وصل

 

 

دو قانون

   

گروه اینترنتی شمیم وصل

گروه اینترنتی شمیم وصل

سلام و درود خدا بر رسول مکرم اسلام حضرت محمد (ص) و اهل بیت پاک و مطهرش


عرض تسلیت به مناسبت سالروز شهادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه (ص)

گروه اینترنتی شمیم وصل



گروه اینترنتی شمیم وصل

 
 خشم و شهوت
 

نوشته ‏اند: روزى اسکندر مقدونى، نزد دیوجانس آمد تا با او گفت و گو کند.  دیوجانس که مردى خلوت گزیده و عارف مسلک بود، اسکندر را آن چنان که او توقع داشت، احترام نکرد و وقعى ننهاد .  اسکندر از این برخورد و مواجهه دیوجانس، برآشفت و گفت: - این چه رفتارى است که تو با ما دارى؟ آیا گمان کرده‏ اى که از ما بى‏ نیازى؟  

- آرى، بى‏ نیازم .  

- تو را بى‏ نیاز نمى‏ بینم . بر خاک نشسته‏ اى و سقف خانه‏ ات، آسمان است . از من چیزى بخواه تا تو را بدهم .  

- اى شاه! من دو بنده حلقه به گوش دارم که آن دو، تو را امیرند . تو بنده بندگان منى .  

- آن بندگان تو که بر من امیرند، چه کسانى‏ اند؟  

- خشم و شهوت . من آن دو را رام خود کرده ‏ام؛ حال آن که آن دو بر تو امیرند و تو را به هر سو که بخواهند مى‏ کشند.    برو آن جا که تو را فرمان مى‏ برند؛ نه این جا که فرمانبرى زبون و خوارى .
 

وقت خشم و وقت شهوت مرد کو؟ - - - طالب مردى چنینم کو به کو
 

گروه اینترنتی شمیم وصل


دو قانون در دنیای اخلاق برای کنترل تصمیمات عجولانه

 

گروه اینترنتی شمیم وصل


1- هر وقت موضوعی شما را ناراحت کرد 50 سال در ذهنتان به جلو بروید و در اون زمان خیالی، بررسی کنید


که آیا اون موضوع 50 سال پیش، ارزش  اون همه ناراحتی را داشت؟


2- هر وقت از دست کسی ناراحت شدی فقط یه لحظه ، یه لحظه به نبودنش فکر کن...!


 

گروه اینترنتی شمیم وصل


 گروه اینترنتی شمیم وصل


گذر عمر

گروه اینترنتی شمیم وصل


 

گروه اینترنتی شمیم وصل

گروه اینترنتی شمیم وصل


حجم فایل : 54.4 مگابایت

 

دانلود

گروه اینترنتی شمیم وصل

عجیب است که ؛
پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد می کنیم !
بعد از گذشت چند ساعت به هم سفری !
بعد از چند روز به دوستی !
بعد از چند ماه به همکاری !
بعد از چند سال به همسایه ای
اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم !
دیگر وقت آن رسیده که اعتمادی فراتر آنچه می بایست را از او بخواهیم ؛
او که یگانه است و شایسته...


گروه اینترنتی شمیم وصل

 
 
   

 

گروه اینترنتی شمیم وصل

 

 

مردان نازنین غمگین


 

گروه اینترنتی شمیم وصل

گروه اینترنتی شمیم وصل

سلام و درود خدا بر رسول مکرم اسلام حضرت محمد (ص) و اهل بیت پاک و مطهرش

گروه اینترنتی شمیم وصل


گروه اینترنتی شمیم وصل

 

این مردهای غمگین نازنین


گروه اینترنتی شمیم وصل


یه وقت هایی فکر میکنم مرد بودن چقدر می تواند غمگین باشد. هیچ کس از دنیای مردانه ...نمی گوید. هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند. هیچ انجمنی با پسوند «... مردان» خاص نمیشود. مرد ها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند. این روزها همه یک بلند گو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می گویند. در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است. یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند. وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مرد هایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...

یکی از همین مرد های همیشه خسته. از همین هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند. مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند. سربازی، کار، در آمد، تحصیل، ازدواج ...

 همه از مرد ها همه نوع توقعی دارند. باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی... و خدا نکند یکی از اینها نباشند...

ما هم برای خودمان خوشیم! مثلا از مردی که صبح تا شب دارد برای در آمد بیشتر برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویالون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویالون می زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد. توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی مان را تامین کنند، صبور باشند و دلداریمان بدهند، خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بد مزه مارا با اشتیاق بخورند و با ما مهمانی هایی که دوست داریم بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند و دوست های دوران مجردیشان را فراموش کنند و نان استاپ توی جمع قربان صدقه مان بروند و هیچ زن زیباتری را اصلن نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!

مرد ها دنیای غمگین صبورانه ای دارند. بیایید قبول کنیم. مرد ها صبرشان از ما بیشتر است. وقت هایی که داد میزنند وقت هایی هم که توی خیابان دست به یقه می شوند وقت هایی که چکشان پاس نمیشود وقت هایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمیدهند وقت هایی که عرق کرده اند وقت هایی که کفششان کثیف است تمام این وقت ها خسته اند و کمی غمگین. و ما موجودات شگفت انگیز غرغروی بی طاقت را دوست دارند. دوستمان دارند و ما همیشه فکر میکنیم که نکند من را برای خودم نمیخواهد برای زیبایی ام میخواهد، نکند من را برای شب هایش میخواهد؟ نکند من را برای خال روی گونه ام میخواهد؟ در حالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی... مرد ها همه دنیایشان همین طوری است. ساده و منطقی... بعضی وقتها درست بر عکس دنیای ما.

بیایید بس کنیم. بیایید میکرفون ها و تابلو های اعتراضیمان را کنار بگذاریم. من فکر میکنم مرد ها، واقعا مرد ها، انقدر ها که داریم نشان میدهیم بد نیستند. مردها احتمالا دلشان زنی میخواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین. کمی آرامش در ازای همه فشار ها و استرس هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل میکنند. کمی آرامش در ازای قصر رویایی که ما طلب میکنیم... بر خلاف زندگی پر دغدغه ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است.

 

 

گروه اینترنتی شمیم وصل


عابد و ابلیس


 

گروه اینترنتی شمیم وصل


در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند : فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند !!! عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند... ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت : ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش! عابد گفت : نه، بریدن درخت اولویت دارد... مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند، عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست.

ابلیس در این میان گفت : دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است ... عابد با خود گفت : راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم ، و برگشت... بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت ، روز دوم دو دینار دید و برگرفت ، روز سوم هیچ پولی نبود! خشمگین شد و تبر برگرفت و به سوی درخت شتافت ... باز در همان نقطه ، ابلیس پیش آمد و گفت: کجا؟! عابد گفت: می روم تا آن درخت را برکنم ! ابلیس گفت : زهی خیال باطل ، به خدا هرگز نتوانی کند ! باز ابلیس و عابد درگیر شدند و این بار ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست!
عابد گفت : دست بدار تا برگردم ! اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم.

ابلیس گفت : آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی

 


گروه اینترنتی شمیم وصل

 

 گروه اینترنتی شمیم وصل

بسیار پر معنا

گروه اینترنتی شمیم وصل


اگر هیچ بالا و پایینی در زندگیتان نباشد،


شما مرده اید!!!


گروه اینترنتی شمیم وصل


ره میخانه و مسجد کدام است

که هر دو بر من مسکین حرام است
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کین خمار خام است
میان مسجد و میخانه راهی است
بجوئید ای عزیزان کین کدام است


آلبوم زیبا و ناب لطف تار از استاد لطف الله مجد


گوش جان بسپارید به نوای تار استاد

 

دانلود

 

بخش اول

37.9 مگابایت

 

دانلود

 

 

بخش دوم

40.2 مگابایت

 

دانلود



منبع : آوای کهن

گروه اینترنتی شمیم وصل

 

بر بالشی که از مرگ پرندگان پر شده،


 نمیتوان خواب پرواز دید


 

گروه اینترنتی شمیم وصل

 
   

 

گروه اینترنتی شمیم وصل